page 29

۲۰:۳۰

.. بی گمان آن مرد با اسب آمد
!.. سمندش هم نوک مدادی بود

5 نظرات:

Miss.MarY!! گفت...

اومــد واقعا؟! :دی

هانا گفت...

واي كامنتدونيه باز؟؟؟ درست ميبينم؟!!
مرجان اينقد منُ دق نده بيا همون روزانه بنويس. دلم واست تنگيده دلم واسه اون مدل نوشتنت و تعريف كردنات تنگيده. اخه چرا اينجوري ميكني؟ هااان؟

پپسي ! گفت...

دي:

پپسي ! گفت...

يكي از مزاياي نيمچه دانشجوي انصرافي مترجمي بودن هم اين است كه فيلم نمي بينيد...

پپسي ! گفت...

يكي از مزاياي نيمچه دانشجوي انصرافي مترجمي بودن هم اين است كه فيلم نمي بينيد...